گرید به حالم کوه و درو دشت از این جدایی
مینالد از غم این دل دما دم فردا کجایی............؟؟؟
سفر بخیر .سفر بخیر . مسافر غم.
گریه نکن . گریه نکن . به خاطر من.

امروز سینه ای می کشد آه
خوش حالم
چون تو را دارم
...............
 نفس..........
 بازم نفس..............

اشعاری از سهراب.........


نام شعر : لب آب

دیشب، لب رود، شیطان زمزمه داشت.
شب بود و چراغک بود.
شیطان ، تنها، تک بود.

باد آمده بود، باران زده بود: شب تر ، گل ها پرپر.
بویی نه براه.
ناگاه
آیینه رود، نقش غمی بنمود: شیطان لب آب.
خاک سایه در خواب.
زمزمه ای می مرد.بادی می رفت، رازی می برد.